هیپنوتیزم علمی و عملی از حدود دو قرن اخیر کشف گردیده است، نظریات متفاوتی از ماهیت هیپنوتیزم و نحوه پیدایش آن به توسط متخصصین ارائه شده که در زیر عمدهترین آنها بررسی میشود. هیپنوتیزم شاخهای از علم روانشناسی است که در آن به وسیلهٔ تلقین، شخص از حالت هوشیاری خارج میشود و تحت تسلط شخص هیپنوتیزور در میآید. هیپنوتیزم یا به طور دقیقتر هیپنوز موجب تسلط دیگری بر فرد نمی شود بلکه دیگری با ضمیر ناخودآگاه آدمی به مکالمه و القای تلقینات می پردازد. همه ی هیپنوزها نحوی خودهیپنوتیزم است و هیپنوتیزور خارجی فقط مامای هیپنوز از درون انسان استو آن را می زایاند.همة مکاتب و عرفا به نحوی با هیپنوز درگیر بوده اند . ضمیر ناخودآگاه تنها یک تئوریست که توضیح حقایق روی آن سوار می شود.هیپنوتیزور نمی تواند هرآنچه دوست داشت به سوژه تلقین کند. هیپنوتیزم یک امر خارقالعاده نیست.و کارایی عجیب و غریب ندارد. اگر هم اثار غریبی داشته باشد در عده ی کمی دارد و خیلی قابل تکرار و تایید نیست لذا از منظر علم رسمی پاره ای غرایب مشاهده شده در هیپنوز قابل اعتبار و برداشت کلی نیستند. ( مبحث شستشوی مغزی البته در این وادی مطرح است ولی میزان پایداری این کارها باید بیشتر ارزیابی شود.)هیپنوز خواب نیست. امواج مغزی در این حالت با امواج مغزی حالت خواب در بسیاری موارد فرق می کند. از یک منظر هیپنوز با تلقین معمولی هم فرق دارد چرا که مناطقی که بر اثر تلقین تحریک می شود با مناطق تحریک شده هنگام هیپنوز متفاوت است. در طی این فرآیند، شخص هیپنوتیزور قادر است هر آنچه در نظر دارد به شخص هیپنوتیزم شده القا کند زیرا در این حالت تلقینات هیپنوتیزور بجای حواس بدن عمل میکند و ضمیر ناخودآگاه انسان را تحت کنترل خویش قرار میدهد
تاریخچه
نظرات زیادی دربارهٔ اینکه چه کسی هیپنوتیزم را شروع کرد، وجود دارد. هندوهای هند ادعا می کنند که آنها این شیوه را بنیان نهادند و از آن به عنوان یک دارو برای سلامتی استفاده کردند. امروزه این یکی از کاربردهای اصلی هیپنوتیزم است و به روانشناسی مربوط میشود. اما پیشرفتهای مهم هیپنوتیزم در سال ۱۸۴۲، هنگامی که جیمز برید (James Braid) شروع به بررسی بیشتر آن کرد، رخ دادند. او که «پدر هیپنوتیزم جدید» نامیده میشود اعتقاد نداشت که خواب مغناطیسی باعث هیپنوتیزم میشود و فکر می کرد که خلسهها فقط یک «خواب عصبی» هستند. وی در سال ۱۸۴۳ یک کتاب دربارهٔ این موضوع به نام «نوریپنولوژی» نوشت. برخی مسمر را پدر هیپنوز می دانند. می گویند راسپوتین وزیر پرنفوذ دربار روسیه تزاری از این روش در قربانیان خود استفاده می کرده است.کشیش آبه فاریا نیز از متقدمین این روش است. مسمر در دوره ی اوج نظریه پردازی در باب مغناطیس این پدیده را ناشی از مغناطیس حیوانی می دانست. بعدها روش او توسط شورایی مرکب از بنجامین فرانکلین و گیوتین و ... مردود دانسته شد چرا که این افراد فقط علوم ریاضی و فیزیک و طب کلاسیک را علم میپنداشتند. میلتون اریکسون آمریکایی هیپنوز علمی را خیلی توسعه داد. المان نیز در توسعه هیپنوز با روش متفاوتی کوشید.( ref:فرزان کمالی نیا از استادانش و کتب مربوطه - عضو انجمن تخصصی هینوتیزم ایران)
روش ها
هیپنوتیزم به دو صورت خودهیپنوتیزم و دگرهیپنوتیزم قابل اجرا است. از فواید هیپنوتیزم میتوان درمان بسیاری از ناراحتیهای روانی را نام برد. بهخصوص در هنگام خودهیپنوتیزم، که شخص میتواند بهوسیلهٔ تلقین، تغییرات مثبتی را در کردار و روحیات خود پدید آورد. البته خود هیپنوتیزم دارای خطراتی هم هست؛ به این صورت که اگر بدون آگاهی و اطلاعات کافی و با روشهای نادرست انجام پذیرد، میتواند اثرات بسیار مخربی بر روی روان انسان به دنبال داشته باشد. هیپنوز معمولا خطرناک نیست. برخی میگویند در نارسایی مزمن قلبی انجام نگیردو در برخی موارد مثل افراد با شخصیت مرزی یا بردرلاین و اسکیزوفرن و نیز وسواسی گفته می شود صورت نگیرد به دلایل مختلف. استفاده ار هیپنوز برای سرگرمی هم به عقیدةهیپنوتراپیست ها کنتراایندیکه یا ممنوع است.و کلاً هیپنوتیزم نمایشی را جایز نمی دانند.
سه فاکتور مهم در هیپنوتیزم عبارتند از تمرکز فوق العاده فکر، انفکاک و تجزیه (جدا شدن ذهنی از محیط پیرامون)، تلقین (چرا که اساس هیپنوتیزم تلقین به نفس است).
میتوان گفت هیپنوتیزم = تمرکز + اعتقاد + انتظار + تصور + ارتباط
برای انجام موفقیت آمیز دیگر هیپنوتیزم باید هفت گام زیر به صورت متوالی و دقیق اجرا گردد:
۱- مناظره اولیه، بهتر آماده کردن ذهن بیمار
یا pretalk ۲- انجام آزمونهای هیپنوتیزم از تکنیکهای عمیقسازی
مثل آزمون چشک اشپیگل ۳- کانونی کردن توجه (تمرکز ذهن)
۴- القای خواب هیپنوتیزم
۵- استفاده از تکنیکهای عمیق سازی
۶- تسهیل پاسخهای ناخودآگاه
۷- تصدیق خلسه، ارائه تلقینهای بعد از هیپنوتیزم و خروج از خلسه[۲].
هنگام استفاده از واژه ی مناسب خلسه دقت شود مطالب با موهومات اشتباه نشود. هرچند لفظ خلسه از لفظ trance که از بهت و ترس احتمالا می آید بهتر باشد. و خلسه ی عرفانی و احساس خروج روح از بدن احتمالاً از هیپنوز جدا نیست.(فرزان کمالی نیا) المان برای هیپنوز چند مرحله تصور می کند - وقتی فقط چشم ها را می بنیم حالت هیپنوئیدال است بعد وارد فازهای عمیقتر می شویم و یکی از فازهای عمیق هیپنوتیزم به نام سمنامبولیسم نام دارد(سمنامبول خدای خواب در یونان است) - از هیپنوز در age regration یعنی بازگشت به سنین عقب تر(پس روی سنی) و حتی چند صد سال قبل و پیشروی سنی استفاده می شود البته بازگشت چندصد سال به عقب لزوماً مؤید تناسخ نیست و این مسایل در حد تئوری است و دقیق نیست. استفاده از هیپنوز در اعتراف گرفتن از زندانی ها و دروغ سنجی معتبر نیست. هرچند گاهی نتایج مفید علم و گاهی نتایج نادرست می دهد. به طور کلی خیلی نمی توان به این مطالب اعتبار کرد. (از فرزان کمالی نیاو ایشان از از کتب و استادان انجمن هیپنوتیزم علمی)
روشهای مختلفی برای القای هیپنوز وجود دارد. روش تثبیت چشم - روش کیاسون- روشpmr یا شل کردن پیشرونده ی عضلانی- و.... از هیپنوز برای کنترل درد و درمان چاقی و... استفاده می شود البته هیپنوز مفید است ولی معجره نمی کند. کودکان 8 تا 12 سال بهتر هیپنوز می شود و در سنین بالای 65 هپینوتزیم پذیری کم می شود. افراد از لحاظ هیپنوتیزم پذیری 4 گروهند. 7درصد که نباید هیپنوز شوند یا هیپنوز نمی شوند نظیر عقب ماندگان ذهنی- هفت درصد دیونیسین هستند و استعداد بالایی در هیپنوز دارند.20 درصدآپولونین بوده به سختی هیپنوز می شوند.و درصد بالایی ادیسین هستند یعنی در اواسط طیف hypnotismability قرار دارند.(از دروس انتجن هیپنوتیزم ایران - نگارنده فرزان کمالی نیا)
هیپنوز دو گونه است هیپنوز سمپاتیک که با تحریک است و در رقصهای برخی بومیان افریقا و سرخپوست و مناطق مختلف حتی جنوب ایران در واقه از این روشها استفاده می شود(رضا جمالیان) و هیپنوز پاراسمپاتیک که تون پاراسمپاتیک و آرامش را بالا می برد . در هیپنوز برای هنگ کردن وبای پس نمودن و عبور از کریتیکال فاکولته یا کریتیکال فاکتور یا جاجمنت فاکتور و ضمیز خودآگاه و رسیدن به ضمیر ناخودآگاه از روشهای مختلف از جمله کانفیوژن و ... استفاده می شود.
روش کیاسون
یکی از روشهای هیپنوتیزمی رایج در علم هیپنوتیزم روش کیا سون است. این روش ابتکار دکتر سیمون کیاسون ( Simon Chiasson) متخصص بیماری های زنان و زایمان اهل شهر یونگستون ایالات اوهایو آمریکا ( Youngeston Ohio) است , اما دگرگونی در آن برای پزشک یا درمانگر به گونه ای که کاربرد آن راحت تر باشد مجاز است.
دستور کار (Instruction)
به بیمار یاد دهید دستش رامستقیما روبروی صورتش قرار دهد به گونه ای که فاصله دست با بینی تقریبا سی سانتیمتر ( برابر با دوازده اینچ ) وآرنج قدری خمیده باشد, پشت دست به طرف صورت و همه انگشتان در کنار هم قرار گیرند ( انگشتان باز نباشد ).
گفتار یا خطابه (Discourse)
من و شما هر دو به انگشتان دست شما نگاه می کنیم، بزودی می بینیم پرش هایی در انگشتان دست شما شروع و انگشتان دست شما از هم فاصله می گیرند و باز می شوند , و دستتان شروع به حرکت به سوی صورتتان می کند . تا زمانی که چشما نتان باز است فقط به پشت دستتان متمرکز باشید , بزودی می بینید که دستتان به صورتتان نزدیک و نزدیک تر میشود. زمانی که تماس دستتان را با صورتتان احساس کردید ( معمولا نوک بینی ) پلک های چشمتان- اگر تا آن زمان بسته نشده اند – بسته می شوند و بسته باقی می مانند . معمولا چشمانتان آنچان خسته می شوند که حتی پیش از تماس دست با صورتتان بسته می شوند . زمانی که پلک ها بسته شدند , بگذارید بسته بمانند . زمانی که دستتان با صورتتان تماس پیدا کرد . شما کاملا آرام و شل میشوید و دستتان بروی رانتان می افتد.
نظریه مغناطیس حیوانی
دکتر آنتوان مسمر کاشف این نظریه و پیراوانش معتقدند که ، دلیل خواب هیپنوز ، پیدایش این حالت در شخص ، اثر نیرویی است که از دستها و چشمهای هیپنوتیزور خارج میشود. به عقیده مسمر کائنات را امواجی فرا گرفته که این امواج در انسان نیز به وفور یافت میشود و اگر این امواج از جسم انسانی به جسم انسانی دیگر وارد شود، میتواند بسیاری از امراض را درمان کند. وی که این امواج را مغناطیس حیوانی نامیده معتقد بود که وجود این امواج در همگان یکسان نیست و همه کس قادر نخواهد بود آن را مهار کرده و از آن استفاده نماید.
نظریه چشم دوختن به نقطه نورانی
دکتر برید ، وین هولت و پیروانشان کاشف این نظریه بودند، آنها معتقد بودند که نگاه مستمر و یکنواخت بر شیی نورانی ، اعصاب چشم را خسته میکند و این عمل موجب کاهش فعالیت اعصاب مرکزی میگردد و در نتیجه شخص در حالت هیپنوز قرار میگیرد. برید بر این باور بود که در حالت هیپنوز ، مغز آدمی مجذوب یک فکر میگردد طوری که سایر افکار و محرکها روی آن تاثیر ندارد بنابراین وقتی یک فکر تقویت شد، سایر افکار را تحتالشعاع قرار داده و موجب توقف سایر فعالیتها خواهد شد.
نظریه تلقین
پیشگامان این نظریه میگویند که هیپنوتیزم مجموعهای از تلقین و تلقین به نفس میباشد. تلقین القای فکری است که بطور ناخودآگاه از قوه به فعل در میآید. تلقین ، ایجاد یک حالت روانی خاصی در فرد است که اثرات تصوری را به عنوان واقعیت قبول میکند. تلقینات ناشی از القای افکار در افراد و تمایل درونی با اعمال حرکتی که باعث عکس العملهای تحریکی در افراد شود، ماهیت این نظریه را تشکیل میدهد.
راههای ایجاد تلقین میتواند، محرکهای یکنواخت مانند نوازش بدن و یا محرکهای قوی مانند نور شدید و یا صداهای ناگهانی باشد، که روی اعصاب تاثیر میگذارند. در این نظریه ، هیپنوتیزم یک حالت تمرکز شدید مغزی است، یعنی در حال عادی که مغز افکار زیادی را در خود دارد ولی در حالت تمرکز هیپنوز ، مغز از هیچ چیز اطلاعی ندارد مگر اینکه اطلاعات و مطالبی را در آن تلقین کنیم. در چنین حالتی (خواب هیپنوز عمیق) هیپنوتیزم شونده ممکن است شدیدترین دردها را نیز احساس نکند.
نظریه پاولوف در هیپنوتیزم
این نظریه ، یکی از علمیترین نظریات در زمینه هیپنوتیزم است. براساس این نظریه حالت خواب در سراسر نیم کرههای مغز منتشر میشود. این پدیده بطور ناگهانی صورت نمیگیرد و کانونهای فعال و بیدار در مغز باقی میمانند که باعث ایجاد حالتی بین خواب و بیداری میشود و همین نقاط بیدار است که ارتباطی بین فرد و هیپنوتیزم کننده ایجاد میکند. در این نظریه شخص هیپنوتیزم شونده مانند کسی است که بطور طبیعی به خواب رفته ولی به دلیل وجود نقاط بیدار در مغز ، سخنان عامل را میفهمد و نسبت به تحریکات و جریانات خارجی ، بی توجه است.
نظریات نوین در ارتباط با هیپنوتیزم
نظریات یاد شده هر کدام بخشی از واقعیات خواب هیپنوز را بیان میکند و به تنهایی ماهیت آنرا نمیتوانند مشخص نمایند.
با تلفیق چند روش باهم میتوان افراد را به خوابهای عمیق هیپنوز برد تا جایی که روح از تن جدا شود. (فرافکنی)
برخی سوژهها حتی به کمک تلفیق نظریاتی هم به خواب هیپنوز نمیروند. اما بعد از چند جلسه ، مقاومت سوژه شکسته شده و حالت خواب عمیق در سوژه ایجاد میشود.
ارتباط هیپنوتیزم با خواب مصنوعی
چه عامل یا نیرویی در پیدایش و بوجود آمدن پدیده خواب مصنوعی موثر است؟
تلقین یا حالت ذهنی سوژه و یا اراده سوژه چقدر میتوانند موثر باشد؟
ایجاد صدا و هیجانات در سوژه چقدر در درجه خواب سوژه تاثیر دارد؟
چقدر میتوان به حقایق این پدیده و پدیدههای مشابهاش امیدوار بود؟
آیا این پدیدهها مفهوم و تعریف واحدی را از هیپنوتیزم ارائه میدهد؟
هیپنوتیزم و خود هیپنوتیزم درمانی
هیپنوتیزم چیست؟
دكتر لوبا دانشمند آمریكایی در این زمینه می گوید:
چكیده و اصل هیپنوتیزم در ایجاد و خلاقیت یك تمایل و توانایی خلاصه می شود كه باید در فرد هیپنوتیزم شونده پدید آید. او باید بتواند از صحبتهای هیپنوتیزور و در ذهن روشن و فعال خود تصویری زنده و واضح بسازد و تمام تخیلات و تمركز ذهنی خود را تنها در این راستا تجهیز و تمركز بخشد. مطالبی كه هیپنوتیزور به او ارائه می دهد ممكن است حقایقی قطعی یا سمبولیك باشند.
این تصویری كه از هیپنوتیزم ارائه گردید، با پدیده هایی كه به صورت خودجوش در جریان زندگی روزمره ما به وجود می آیند، مطابقت می كنند. یعنی مواقعی كه ما شدیداً توسط جریاناتی كه در اطراف ما می گذرد ، جذب می شویم . برای شرح این پدیده بهتر است مطلبی از دكتر كلمن را عیناً نقل كنیم:
در زندگی روزمره ، ما بارها حالت خلسه یا از خود بی خود شدن را تجربه می كنیم. در حالاتی كه وقایعی ، به اصطلاح ، ذهن ما را تسخیر می كنند. در این لحظات ما موقتاً آنچه را در اطرافمان می گذرند، فراموش می كنیم. برای مثال كسانی كه مرحله نهایی یك مسابقه فوتبال را در تلویزیون مشاهده می كنند، تمام وجود خود را بر روی بازی متمركز می سازند و نسبت به همه چیز، از جمله این كه به چه صورتی روی مبل قرار گرفته اند یا این كه همسرشان آنها را برای صرف غذا صدا می كند، بی توجه می گردند.
دكتر لوبا در مورد دیگر فرآیندهایی كه در زندگی ، ما را جذب می كنند می گوید : بسیاری از ما در برخی از موقعیت ها، حالت عدم احساس درد یا حالت بی حسی را تجربه كرده ایم. مثلاً موقعی كه عمیقاً مجذوب یك داستان پلیسی می شویم، برخی دردهای سبك بدنی را حس نمی كنیم. در بعضی از موقعیت ها از جمله در لحظاتی كه عمیقاً مجذوب صحبت های دوستی می شویم، ممكن است صدای زنگ یا صدای فردی كه مستقیماً ما را صدا می كند، نشنویم. عكس این حالت هم وجود دارد. در لحظاتی از زندگی تمام توجه خود را معطوف به احساس نامطبوعی كرده ایم. مثلا انتظار درد روی صندلی دندان پزشك یا توجه برای احساس بو یا طعمی ناخوشایند و حصول این احساس در پی آن. در لحظاتی كه فردی قانع شده یا به او تلقین شده كه از عهده كار خاصی بر نمی آید، نمی تواند به خوبی آن كار را هر چند ساده و آسان هم باشد، انجام دهد. ولی اگر ما اعتماد به نفس خودمان را به دست آوریم و مطمئن شویم كه قادر به انجام این كار هستیم، حتما در انجام آن توفیق پیدا می كنیم.
باورهای نادرست درباره هیپنوتیزم
هنوز برخی تصور می كنند به هنگام هیپنوتیزم ، یك فرد مقتدر و ماهر به طور فعال ، فردی را كه حالت تسلیم به خود گرفته ، كنترل می كند. این تصور از واقعیت علمی به دور است. تصور وجود یك هیپنوتیزور با قدرت زیاد و اسرار آمیز در مقابل فردی ضعیف و مقهور ، به قرن هجدهم باز می گردد كه هیپنوتیزم با استفاده از " نیروهای مرموز " و مغناطیسی صورت می گرفت. هیپنوتیزور در آن عصر، انسانی با قدرت جادویی و غول آسا بود كه با وسایل اهریمنی، اراده و روح انسان های دیگر را كنترل و اداره می نمود.
نظریه جدید درباره هیپنوتیزم وهیپنوتیزور با این باورهای قدیمی فاصله بسیار زیادی دارد. هم اكنون بسیاری از روان پزشكان و روان شناسان از این نظریه طرفداری می كنند كه : هیپنوتیزور تنها نقش راهنما و هدایت كننده را در برقراری حالت هیپنوتیزم ایفا می كند و " كار اصلی" را در این جریان خود فرد تحت هیپنوتیزم انجام می دهد.
هیپنوتیزم شدن، نشانه ضعف روحی نیست!
همانطور كه دكتر اشپیگل اظهار می دارد:
هیپنوتیزم شدن نشانه سطح بالایی از هوش و استعداد و نمایانگر قدرت و قابلیت فرد در انجام تمركز است.
نحوه ایجاد هیپنوتیزم و امكانات درمانی آن
بیمار در صورت تشخیص پزشك معالجش و تمایل خودش می تواند از هیپنوتیزم در برنامه درمانش استفاده كند. برای انجام موفقیت آمیز جریان درمان بیمار باید:
- ذهن خود را از كلیه افكار انحرافی خالی و پاك كند.
- به اصالت علمی هیپنوتیزم و قابلیت عملی هیپنوتیزور اعتقاد و ایمان داشته باشد.
- به اندازه كافی قدرت تمركز و تصور داشته باشد.
- به برنامه ای كه هیپنوتیزور برای درمان بیماری و یا رفع مشكل او مطرح كرده، مطمئن باشد.
در مورد و شرایط زیر هیپنوتیزم اثرات درمان كننده اثبات شده ای دارد:
- درمان پرخوری و چاقی
- ترك اعتیاد به دخانیات ، الكل و بسیاری از مواد مخدر
- درمان بی خوابی
- معالجه حالات اضطرابی
- درمان حالات هیجانی
- معالجه افسردگی
- درمان ضعف و فقدان اعتماد به نفس
- ایجاد انگیزه و امید
- درمان وسواس و رفتارهایی كه فرد به صورت اجباری انجام می دهد
- درمان عادت جویدن ناخنها
- معالجه عدم قدرت درتمركز فكری
- درمان لكنت زبان در مواردی كه نقص عضوی در كار نباشد
- درمان حالاتی كه فرد در شناخت هویت خود دچار مشكلاتی شده است
- درمان انواع ناتوانی ها و مشكلات جنسی
تشريح علمي پديده هيپنوتيزم:
در بررسي هاي تاريخي به پديده هاي برخورد مي كنيم كه در هاله هايي از ابهام و تعابير درست و نادرست قرار گرفته است. اين هاله هاي ابهام انگيز شرايطي را باعث مي شوند كه مرزهاي واقعي اين پديده ها در هم شكسته و جايگاه واقعي آنها معرفي نگردد. علل به وجود آمدن اين شرايط ابهام انگيز عظمت برخي از اين پديده ها و جاذبيت آنها و عدم توانايي در فهم و شناخت كامل آنهاست. يكي از اين پديده ها هيپنوتيزم است. پديده هايي كه همواره مورد توجه عام و خاص و تعابير مختلف بوده است. عده اي اين پديده را نفوذ مغناطيسمي ، عده اي جادو، عده اي يك رابطه خاص دروني و روحي و عده اي يك رفلكس شرطي شده در قبال تلقينات خاص مي دانند.
وقتي دكتر آنتون مسمر طبيب اتريشي در سال 1775 ميلادي پديده اي به نام 'مانيه تيزم' كه امروزه آن را 'هيپنوتيزم' مي نامند را كشف كرد و اقعا' نمي دانست كه چه چيزي را كشف كرده است. حتي بسياري از علماي علاقمند به اين پديده نيز واقعا' نمي دانستند كه اين پديده چگونه بوجود مي آيد. دكتر مسمر تصور مي كرد راه جديدي را براي معالجه امراض رواني كشف كرده است.
ولي متوجه نبود كه پديده عظيمي را كشف كرده كه دهها راه ديگر از آن منشعب مي شود و معالجه امراض يكي از آنهاست و دهها علم ديگر كه احيانا' هيچ ارتباطي با طبابت نيز در آن وجود دارد. هيپنوتيزم يك حالت روحي خاص شبيه به خواب آلودگي است. يك حالت سرشار از آرامش و بدور از تفكرات گوناگون. در حالت هيپنوتيزم تفكرات فرد صرفا' معطوف و متمركز بر صحبت هاي هيپنوتيزم كننده يا هيپنوتيزور مي باشد. برخي از نظريه پردازان اعتقاد دارند كه در حالت عادي فرد داراي يك توجه تعميم يافته است و تقريبا' به بسياري از موضوعات اطراف خود توجه نسبي دارد و صرفا' متمركز به يك موضوع خاص نيست و اگر هم بخواهد به موضوع خاصي متمركز شود اين تمركز باعث قطع توجه كلي از موضوعات اطراف نمي شود. در حالت عادي فرد ضمن تمركز نسبي به يك موضوع خاص بطور اتوماتيك روي موضوعات و شرايط اطراف نيز توجه دارد. ولي در حالت هيپنوتيزم شرايطي در فرد ايجاد مي شود كه مي تواند روي يك موضوع يا موضوعات خاص تمركز بدهد و تقريبا' توجه نسبي به موضوعات و شرايط اطراف قطع شود.
در حالت هيپنوتيزم ذهن قادر خواهد شد صرفا' روي يك موضوع يا تعداد محدودي از موضوعات متمركز شود و توجه نسبي به محيط و اطراف تقريبا' قطع مي شود. بدين ترتيب تمركزي كه فرد در حالت هيپنوتيزم مي تواند داشته باشد قويتر از حالت عادي است. درحالت هيپنوتيزم تلقين پذيري فرد و قدرت تخيلات و تصوير سازي ذهن افزايش مي يابد و هرچه درجه هيپنوتيزم عميق تر شود اين خصوصيات نيز قويتر مي گردند. در همين راستا برخي از نظريه پردازان اعتقاد دارند كه هيپنوتيزم چيزي جز يك تمركز برتر نيست يا به عبارتي: “Hipnotism is a Super Concentration”
پاسخ به پرسشها متداول در مورد هيپنوتيزم
1-آيا هيپنوتيزم فقط تلقين است؟ آيا نيروئي در القاء خلسه دخيل نيست؟ در حاليكه براحتي مي توان وجود نيرو را احساس كرد.
2-آيا امكان تاثير بر اشياء با نگاه در حالت هيپنوتيزمي وجود دارد؟
3-آيا ممكن است كسي هيپنوتيزم شده و ديگر بيدار نشود؟
4-آيا امكان درمان MS با هيپنوتيزم وجود دارد؟
5-آيا مي توان با كمك هيپنوتيزم تناسخ را اثبات كرد؟
6-چه كساني مجاز به استفاده از هيپنوتيزم در درمان هستند؟
7-دوره هاي آموزشي هيپنوتيزم چگونه است؟
1-آيا هيپنوتيزم فقط تلقين است؟ آيا نيروئي در القاء خلسه دخيل نيست؟ در حاليكه براحتي مي توان وجود نيرو را احساس كرد.
تحقيقات نشان داده است كه هيپنوتيزم فقط با تلقينات مناسب ايجاد شده و هيچ ارتباطي با هيچ نيروئي ندارد. هيچ چيزي جز تلقين در هيپنوتيزم نقش ندارد، البته تلقين هم كم اثر نيست، بخصوص وقتي دانش ما از قواعد تلقين و پيچيدگيهاي روان را هم در نظر گيريم، بحث وجود نيرو يا آنطور كه بيشتر رايج است نيروي مغناطيس حيواني، منيطيسم يا هر نيروي ديگري بحثي تاريخي است و به زماني برميگردد كه مغناطيس تازه در فيزيك كشف شده بود و براي بسياري از جمله مسمر و ساموئل هانمان پدر هوميوپاتي جالب بود . در آن روزگار هر كشف تازه اي بخصوص در فيزيك براي توصيف و تبيين ساير پديده ها از جمله طب و روانشناسي استفاده مي شد. مسمر نيروي مغناطيس و مغناطيس حيواني را از همين موضوع اقتباس ومورد استفاده قرار داد. بحث بيشتر در اين خصوص را به تاريخچه هيپنوتيزم و كتب مربوطه مي سپاريم. اما ازتاثير تاريخچه هيپنوتيزم در چنين طرز فكري مهمتر، آنچه باعث ماندگاري باور به وجود نيرو شده اين است كه در اكثر تكنيكهاي هيپنوتيزمي از كلمه نيرو استفاده مي شود، مثلااين جمله كه :تا چند لحظه ديگر نيروئي دست شما را به سمت بالا مي كشد . اما بايد توجه داشت كه احساس نيرو به منزله وجود نيرو نيست. بكار بردن كلمه نيرو صرفا اثر تلقين را بهتر مي كند، به عبارتي نوعي كاربرد استعاره يا مثال METAPHOR است كه بحثي مفصل درآموزش تكنيكهاي هيپنوتيزمي و هيپنوتيزم درماني است و باعث افزايش تاثير تلقين هاي ما مي شود. استفاده از استعاره ديگري مانند : تجسم كن چند بادكنك با رنگهاي زيبا و قشنگ به انگشتان و مچ دست شما بسته شده و دست شما را به سمت بالا مي كشد همان اثر را دارد، ولي از كلمه نيرو استفاده نكرده است. متاسفانه استفاده از استعاره نيرو كه در تكنيكهاي هيپنوتيزمي بسيار كاربرد دارد وقتي با تاريخچه و ادعاهاي غير علمي مسمر و ادعاها و عدم مطالعه بعضي همراه مي گردد، اين اشتباه را بيشتر رواج مي دهد. به هر حال ساده ترين پاسخ به اين سؤال اين است كه احساس وجود چيزي هيچوقت دليل بر وجود آن نيست.
2-آيا امكان تاثير بر اشياء با نگاه در حالت هيپنوتيزمي وجود دارد؟
خير، اين موضوع هيچ ارتباطي با هيپنوتيزم ندارد. در پاندول شورل كه در آن با نگاه به پاندول مي توان جهت حركت آن را تعيين كرد ارائه تلقينات مناسب و قرار دادن نخ پاندول در دست سوژه الزامي است وگرنه هيچ اتفاقي در حركت پاندول نمي افتد. اينكه بعضي مي گويند مرتاض هندي روزي قطاري را با نگاه متوقف كرده است ممكن است صحت داشته باشد اما اثبات كننده امكان تاثير بر اشياء با نگاه نيست، بحث در خصوص اين چنين قدرتهائي به رشته فراروانشناسي مربوط است و ارتباطي با روانشناسي و هيپنوتيزم ندارد.براي اثبات يا رد چنين ادعاهائي نيز ملاحظات خاصي در رشته فراروانشناسي بايد در نظر گرفته شود كه موضوع بحث ما نيست.در هر صورت آنچه پديده هاي هيپنوتيزمي نام گرفته اند قابل تكرار، قابل آزمايش و قابل آموزش هستند و آنچه قابل تكرار نيست ،قابل آزمايش و آموزش به صورت معمول نيست فراروانشناسي بوده و بحثي متفاوت است. در هر صورت نه مي توان با هيپنوتيزم اشياء را با نگاه حركت داد، نه مي توان از غيب سخن گفت، نه با ارواح ارتباط برقرار كرد.
3-آيا ممكن است كسي هيپنوتيزم شده و ديگر بيدار نشود؟
يافته هاي جديد نشان داده اند كه هيپنوتيزم نه خواب است، نه حالتي شبيه به خواب و جالب تر آنكه هنوز هيچ تغيير فيزيولوژيكي كه اختصاصي براي هيپنوتيزم باشد يافت نشده است. هيپنوتيزم يعني با كمك تلقين تغيير دادن، لذا اگر كسي هيپنوتيزم شود به سادگي مي تواند بيدار شود. تاخير در بيدار شدن نشانه مقاومت يا بروز عوارض است كه اگر كسي آموزش صحيح هيپنوتيزم درماني را ديده باشد هرگز با چنين مشكلي مواجه نخواهد شد. ساده ترين روش مقابله با اين مشكل نيز حفظ خونسردي و آرام كردن سوژه است. كافي است به او اجازه دهيم چند دقيقه اي بخوابد يا چند لحظه اي آرام در جائي بنشيند و استراحت كند، يا چند نفس آرام و عميق بكشد، هر كدام از اين ها حتما اثر تلقينات نامناسب را رفع مي كند. آنچه اغلب منجر به اين مشكل مي شود اضطراب هيپنوتيزم درمانگر ناوارد، هيجان زدگي اطرافيان و ترسيدن سوژه است وگرنه در موارد عادي هرگز مشكلي پيش نمي آيد.
4-آيا امكان درمان MS با هيپنوتيزم وجود دارد؟
بيماري MS يكي از بيماريهاي صعب العلاج سيستم عصبي است كه در آن ميلين سلولهاي عصبي دچار مشكل مي شود. اين بيماري در سير پيشرفت خود فراز و نشيبهاي زيادي دارد و متاسفانه در حال حاضر درمان موفقي ندارد. هيپنوتيزم نيز نقشي در درمان MS نداشته و هيچ مرجع رسمي هيپنوتيزم درماني را براي درمان MS توصيه ننموده است. آنچه باعث اين اشتباه كه هيپنوتيزم مي تواند MS را درمان كند مي شود آن است كه در بيماريهائي چون MS ، اميد به بهبودي مي تواند احساس بهبودي ايجاد كند ولي متاسفانه باعث بهبودي نمي شود. لذا بايد توجه داشت كه هرگز درمان اصلي را زير نظر يك متخصص اعصاب داخلي به اميد چنين احساس زودگذري رها نكنيم.
5-آيا مي توان با كمك هيپنوتيزم تناسخ را اثبات كرد؟
يكي از پديده هاي جالب هيپنوتيزمي بازگشت سني است كه مي تواند در بعضي به شكل تجديد حيات سني هم مشاهده شود. تجديد حيات سني يعني سوژه دوران كودكي مثلا سه سالگي خود را عينا تجربه كند، بنحوي كه رفتارش،احساسش ، حافظه اش و… بچگانه شود. مي توان همين تلقينات را ادامه داد به نحوي كه سوژه احساس كند در درون رحم مادر يا در قالب انسان ديگري در نسل هاي قبل است. نكته مهم كه اغلب به آن توجه نمي شود اين است كه سوژه روبروي ما، همان سوژه قبلي است و فقط در حالت هيپنوتيزم با تلقينات مناسب تغييراتي را در احساس،ادراك،حافظه و… خود تجربه كرده است، او اين تغييرات را احساس مي كند و واقعا سه ساله نشده است، واقعا به رحم مادر برنگشته و واقعا به نسلهاي قبل نرفته است. تمام اين احساسات با دستكاري ما ايجاد شده، و با دستكاري ما قابل تغيير است. اين پديده ها از جذابيت هاي هيپنوتيزم حكايت مي كنند و كاربرد هاي درماني خاصي دارند . تناسخ يعني عقيده به اين كه ما قبل از آنكه در جسم فعلي زندگي كنيم، قبلا به شكلي زندگي مي كرده ايم، اين عقيده چه صحيح و چه غلط، امكان اثبات يا رد آن با هيپنوتيزم وجود ندارد.
6-چه كساني مجاز به استفاده از هيپنوتيزم در درمان هستند؟
هيپنوتيزم بر خلاف نظر عده اي علم متفاوتي نيست، درمان مجزائي هم نيست،بلكه روشي است كه در موارد خاص و محدودي نظير تحقيقات و درمان كاربرد دارد، لذا بجز در تحقيقات فقط كساني مي توانند از هيپنوتيزم در درمان استفاده كنند كه صلاحيت درمان داشته باشند، چه صلاحيت قانوني كه قانون تعيين مي كند و مراجع ذيصلاح بر آن نظارت دارند و چه صلاحيت علمي، صلاحيت علمي يعني كتب علمي و مجلات مرجع و دانشگاهي كاربرد آن روش را در مورد بيماري خاصي و توسط شاغلين رشته خاصي تائيد كرده باشد. در حال حاضر هيپنوتيزم از درمانهاي طب حاشيه جدا شده و به عنوان روش رواندرماني در كتب مرجع روانپزشكي نظير روانپزشكي كاپلان و سادوك آمده است. امروزه پزشكان، دندانپزشكان، ماماها، پرستاران و روانشناسان در حيطه شغلي و علمي خود به استفاده از هيپنوتيزم مجاز هستند. به عبارتي كساني مجاز به استفاده از هيپنوتيزم در درمان هستند كه مجاز به درمان درآن بيماري بدون هيپنوتيزم نيز باشند، مگر آنكه به صورت تيمي و زير نظر درمانگر اصلي و به عنوان دستيار فعاليت نمايند. با اين توصيف استفاده از هيپنوتيزم در درمان احتياج به مجوز اختصاصي ندارد، اگر پزشك، دندانپزشك ، ماما ، پرستار يا روانشناس هستيد (در كليه گرايشها ) يعني مجوز كار در اين رشته ها را داريد مي توانيد از هيپنوتيرم نيز مشابه ساير روشهاي درماني استفاده كنيد. به طور كلي، اقدام به درمان با هيپنوتيزم فقط در صلاحيت كساني است كه مجوز درمان در رشته خود را دارند و تسلط بر فنون هيپنوتيزم به خودي خود نه مجوزي براي درمان مي باشد و نه استفاده از آن در درمان احتياج به مدركي متفاوت از رشته اصلي دارد.
7-دوره هاي آموزشي هيپنوتيزم چگونه است؟
دوره هاي آموزشي هيپنوتيزم بر حسب تئوريهاي مختلف قدري متفاوت است. هر چند تكنيكهاي هيپنوتيزمي در طول زمان ثابت مانده اند و تغييري نكرده اند، اما تغيير در تئوريها، نگاه ما به تكنيكها،كاربردها و نحوه آموزش هيپنوتيزم را نيز متفاوت كرده است.دوره هاي آموزشي هيپنوتيزم در حال حاضر ويژه پزشكان، دندانپزشكان، ماماها، پرستاران و روانشناسان در كليه گرايشها مي باشند.طول اين دوره ها بر حسب رشته هاي مختلف و نيازهاي آموزشي آنها در كشورهاي مختلف متفاوت است. اما يك دوره متعارف دوره اي 2-3 ماهه است كه اغلب سر فصلهاي زير را كم و بيش دارا است: 1-تعريف و توصيف هيپنوتيزم،تاريخچه و كاربردهاي آن 2-اصول تلقين شناسي، قواعد تلقين و فارماكولوژي تلقين 3-تلقينهاي بيداري 4-تكنيكهاي ساده و پيچيده هيپنوتيزمي 5-تكنيكهاي عميق سازي و پديده هاي هيپنوتيزمي 6-عوارض و روشهاي كنترل آن 7-مقاومت و روشهاي رفع آن 8-استعدادهيپنوتيزم پذيري و روشهاي افزايش آن 9-رويكرد مختلف در درمان با هيپنوتيزم 10-خود-هيپنوتيزم و هيپنوتيزم گروهي البته اين سر فصل هل بسته به تركيب شركت كنندگان ، سرعت آنها در يادگيري تكنيكها و حل تمرينها و... متفاوت است. در اين دوره ها تاكيد اصلي بر آموزش تكنيكهاي هيپنوتيزمي است ولي درمان چاقي ، زايمان بدون درد و اضطراب امتحان نيز اغلب تشريح مي گردد.
تعریف هیپنوتیزم درمانی
" هیپنوتیزم درمانی" یك روش درمانی است كه در یك مرحله یا مراحلی از آن از هیپنوتیزم استفاده می شود. هیپنوتیزم درمانی می تواند به دو شكل متفاوت صورت بگیرد:
1- دگر هیپنوتیزم درمانی
در این حالت، درمانگر پس از صحبت كردن با بیمار و ایجاد آمادگی ذهنی و روحی در او، در صورت نیاز بیمار به القای خُلسه هیپنوتیزمی، او را به عمق مناسبی كه برای برنامه درمانی اش مناسب باشد، می رساند و در این شرایط به هیپنوتیزم درمانی می پردازد.
2- خود هیپنوتیزم درمانی
در این روش كافی است بیمار طی 2 یا 3 جلسه ، طریقه استفاده از خود هیپنوتیزم و نحوه درمان و تلقین به خود را بیاموزد. پس از آن می تواند با روشی كه یاد گرفته خودش را در خلسه هیپنوتیزمی قرار دهد و در این شرایط، به صورت ذهنی ، متن تلقین را مرور كند و یا به نوار صوتی كه پس از چند دقیقه سكوت. (مدت لازم برای رسیدن او به حالت خود هیپنوتیزم) متن تلقین را پخش می كند ، گوش دهد. در این وضعیت ، بیمار بدون نیاز به مراجعات مكرر به مطب پزشك و صرف هزینه گزاف ، خودش این برنامه درمانی را انجام می دهد.
برای آموزش خود هیپنوتیزم به افراد عادی جامعه، بایستی به نكات زیر توجه شود:
1- آموزش خود هیپنوتیزم راه رسیدن سریع به حالت آرامش است.
2- كسانی كه برای آموزش خود هیپنوتیزم مراجعه می كنند ، از سلامت روانی و حداقل هوش متوسط بهره مند باشند.
3- داوطلبان فراگیری خود هیپنوتیزم به این نكته توجه داشته باشند كه برای رسیدن به عمق مناسبی از خلسه باید:
الف- استعداد ذاتی داشته باشند.
ب- با هیپنوتیزور همكاری لازم را بكنند.
4- باید به كسانی كه مایلند خود هیپنوتیزم را بیاموزند، این نكته مهم را تذكر داد كه آنها در حالت خود هیپنوتیزم بیدار و هوشیار بوده و نسبت به صداها و وقایعی كه در محیطشان می گذرند، آگاهی دارند و در پایان جلسه معمولاً آنها را به یاد می آورند.
5- آموزش خود هیپنوتیزم با هوش ، قدرت خلاقیت و انگیزه داوطلب رابطه مستقیم دارد. بنابراین كسانی كه عقب ماندگی ذهنی یا آشفتگی روانی دارند ، با احتمال زیاد به هیپنوتیزم و خود هیپنوتیزم نمی رسند.
6- كسانی كه در مدی تیشن، یوگا، ریلاكس شدن و ... پیشرفت خوبی داشته اند ، خیلی سریع تر و بهتر می توانند خود هیپنوتیزم را یاد بگیرند.
7- كسانی كه خود هیپنوتیزم را یاد می گیرند، هر قدركه بیشتر تمرین كنند، هم زودتر به خُلسه هیپنوتیزم می رسند و هم عمق خلسه آنها بیشتر می شود .
تعريف هيپنوتيزم درماني
' هيپنوتيزم درماني' يك روش درماني است كه در يك مرحله يا مراحلي از آن از هيپنوتيزم استفاده مي شود. هيپنوتيزم درماني مي تواند به دو شكل متفاوت صورت بگيرد:
1- دگر هيپنوتيزم درماني: در اين حالت، درمانگر پس از صحبت كردن با بيمار و ايجاد آمادگي ذهني و روحي در او، در صورت نياز بيمار به القاي خُلسه هيپنوتيزمي، او را به عمق مناسبي كه براي برنامه درماني اش مناسب باشد، مي رساند و در اين شرايط به هيپنوتيزم درماني مي پردازد.
2- خود هيپنوتيزم درماني: در اين روش كافي است بيمار طي 2 يا 3 جلسه ، طريقه استفاده از خود هيپنوتيزم و نحوه درمان و تلقين به خود را بياموزد. پس از آن مي تواند با روشي كه ياد گرفته خودش را در خلسه هيپنوتيزمي قرار دهد و در اين شرايط، به صورت ذهني ، متن تلقين را مرور كند و يا به نوار صوتي كه پس از چند دقيقه سكوت. (مدت لازم براي رسيدن او به حالت خود هيپنوتيزم) متن تلقين را پخش مي كند ، گوش دهد. در اين وضعيت ، بيمار بدون نياز به مراجعات مكرر به مطب پزشك و صرف هزينه گزاف ، خودش اين برنامه درماني را انجام مي دهد.
براي آموزش خود هيپنوتيزم به افراد عادي جامعه، بايستي به نكات زير توجه شود:
1- آموزش خود هيپنوتيزم راه رسيدن سريع به حالت آرامش است.
2- كساني كه براي آموزش خود هيپنوتيزم مراجعه مي كنند ، از سلامت رواني و حداقل هوش متوسط بهره مند باشند.
3- داوطلبان فراگيري خود هيپنوتيزم به اين نكته توجه داشته باشند كه براي رسيدن به عمق مناسبي از خلسه بايد:
الف- استعداد ذاتي داشته باشند.
ب- با هيپنوتيزور همكاري لازم را بكنند.
4- بايد به كساني كه مايلند خود هيپنوتيزم را بياموزند، اين نكته مهم را تذكر داد كه آنها در حالت خود هيپنوتيزم بيدار و هوشيار بوده و نسبت به صداها و وقايعي كه در محيطشان مي گذرند، آگاهي دارند و در پايان جلسه معمولاً آنها را به ياد مي آورند.
5- آموزش خود هيپنوتيزم با هوش ، قدرت خلاقيت و انگيزه داوطلب رابطه مستقيم دارد. بنابراين كساني كه عقب ماندگي ذهني يا آشفتگي رواني دارند ، با احتمال زياد به هيپنوتيزم و خود هيپنوتيزم نمي رسند.
6- كساني كه در مدي تيشن، يوگا، ريلاكس شدن و ... پيشرفت خوبي داشته اند ، خيلي سريع تر و بهتر مي توانند خود هيپنوتيزم را ياد بگيرند.
7- كساني كه خود هيپنوتيزم را ياد مي گيرند، هر قدركه بيشتر تمرين كنند، هم زودتر به خُلسه هيپنوتيزم مي رسند و هم عمق خلسه آنها بيشتر مي شود .
کاربرد هيپنوتيزم در درمان بيماريهاي روان تني
با پذيرش اين اصل كه انسان مجموعه اي از جسم و روح يا روان و تن است به اين حقيقت مي رسيم كه با تقويت روان مي توان جسم بيمار را نيز نيرويي تازه بخشد يا به اصطلاح در كالبد او روح تازه اي دميد. انسان در تمامي لحظات، آگاهانه يا ناآگاهانه در كليه جنبه هاي زندگي در جستجو و تلاش براي يافتن و حفظ تعادل و توازن است. هر گاه نيرويي اين توازن و تعادل را بر هم زند، نيرويي متضاد در وجود شخص ايجاد مي شود كه تقابل آن با نيروي بيروني موجب بروز بيماري هاي جسمي يا آشفتگي و اضطراب روحي خواهد شد. پريشاني هاي روحي به خلاف ناراحتي هاي جسمي قابل رويت نيستند و حتي در برخي موارد يك آشفتگي روحي خود را به صورت يك بيماري جسمي آشكار مي كند و تا زماني كه عامل روحي اوليه از بين نرفته است، بيماري جسمي ناشي از آن نيز درمان نمي پذيرد. بيشتر تجربه هاي زندگي در ضمير ناخودآگاه ذهن ما ثبت مي شود. بر پايه نتايج پژوهش هاي روان شناسان، روان آگاه يك انسان سالم قادر است در هر ثانيه 126 واحد اطلاعاتي را مرور و بررسي كند، در حالي كه اين رقم در روان ناآگاه به بيش از يك ميليون واحد اطلاعاتي در هر ثانيه مي رسد. دستگاه خون، تنفس، تنظيم حرارت بدن، تنظيم ضربان قلب تحت تاثير روان ناآگاه اداره و تنظيم مي شوند. حتي فعاليت هاي بسيار معمولي مغز مانند بويايي، چشايي، بينايي و شنوايي كه به نظر آگاهانه مي آيند نيز در ابتدا بايد به وسيله روان ناآگاه شناسايي شوند و پس از آن در حيطه روان آگاه نفوذ كنند. با توجه به اين نكات مي توان دريافت كه بيشتر تجربيات زندگي ما در روان ناآگاه صورت مي گيرد. نابساماني هاي محيطي هميشه اتفاق مي افتند و اين درحالي است كه روان انسان تلاش مي كند تا در هر لحظه با فشار هاي روحي و جسمي ناشي از اين عوامل و نابساماني ها مبارزه كند و آنها را به يك تعادل نسبي برساند.
هر گاه فشار اين نابساماني ها از حد قابل تحمل انسان فراتر رود امكان بروز علايم و آثار بيماري هاي گوناگون وجود دارد. در اغلب موارد علايم اين بيماري ها در نقاطي از بدن كه پيش از اين دچار آسيب ديدگي يا ضعف بوده اند نمايان مي شود. براي مثال، علايم ناشي از يك فشار روحي شديد مي تواند در محل يك شكستگي قديمي و بهبود يافته استخوان دوباره درد ايجاد كند. اغلب مردم اين نوع دردها را به عنوان درد هاي عصبي مي شناسند.
در بيشتر موارد در ناحيه اي كه دچار درد عصبي است هيچ گونه ناهنجاري جسمي يافت نمي شود و هيچگونه ارتباط مشخصي بين جراحت قبلي و آثار بيماري جديد وجود نخواهد داشت. مساله كليدي ديگري كه در مور
:: موضوعات مرتبط:
مطالب خواندنی ,
پزشکی ,
آیا میدانید و دانستنی ,
,
:: برچسبها:
مطالب خاندنی ,
مطالب جالب ,
مطالب زیبا ,
مطالب پند آموز ,